جملات نو حمید مطهری دوباره سوژه شد! - وبلاگ بهروز

به گزارش وبلاگ بهروز، حمید مطهری که فصل گذشته دستیار یحیی گل محمدی بود، در لیگ بیست ودوم سرمربی نساجی مازندران شده است. وجه معروفیت او در ماه های اخیر، اما چیزی غیراز مسائل فنی بوده؛ جایی که افکار عمومی و طرفداران فوتبال، بیشتر او را با جملات قصار و ادبیات متفاوتش می شناختند. این تفاوت در گفتار، تا یک جا مجذوب کننده بود، اما به نظر می رسد مطهری رفته رفته در این جهت زیاده روی کرد و کار به جایی کشید که خیلی از صفحات طنز و تفریح منتظر بودند او مصاحبه کند و از دلش حرف های عجیب و غریب بیرون بکشند. به نظر می رسد این رویه در نساجی هم ادامه دارد؛ جایی که مطهری زیاد مخاطبانش را چشم انتظار باقی نگذاشته است.

سرمربی نو تیم مازندرانی در یکی از نخستین مصاحبه هایش، با هیجانی شدید رو به دوربین وبلاگ بهروز چنین جملاتی به زبان آورده است: یکی از شروط من برای همکاری این بود که باید استادیوم وطنی آماده بگردد. شور و هیجان طرفداران نساجی در استادیوم وطنی فوق العاده است. شیر سلطان جنگل است و همواره برای خودش قلمرو معین می نماید و هر کسی به آن قلمرو وارد گردد تا نهایت جانش می جنگد. استادیوم وطنی باید قلمرو نساجی باشد و هر تیمی به آنجا می آید باید شکست خورده برود. می خواهم در آنجا قلمرو ایجاد کنیم که کسی جرأت آمدن به وطنی را نداشته باشد. اوضاع طوری است که آدم جدی جدی فکر می نماید مطهری از وایرال شدن لذت می برد.

در یکی، دو روز گذشته بی نهایت با این جملات مطهری و مخصوصا لحن او شوخی شده است. به زبان آوردن حرف های متفاوت و جملات انگیزشی بد نیست، اما بدون تعارف به نظر می رسد حالا دیگر به کار بستن این ترفند از سوی مطهری کارکردی ضد هدف اولیه پیدا نموده است. قرار است چنین واژگانی بازیکنان را برای ارائه عملکرد بهتر تهییج کند، اما وقتی اسیر اغراق و زیاده روی می شویم، چنین ادبیاتی شکل کاریکاتور پیدا می نماید و فضای بدتری می سازد. زیاده روی در هیچ کاری خوب نیست و به نظر می رسد مطهری این موضوع را از یاد برده باشد. بعید است بازیکنان و طرفداران با شنیدن نطق هیجانی او دچار تحول روحی شوند چرا که به هر حال آن ها هم فضای مجازی را رصد می نمایند و می بینند که با سرمربی تیم شان چقدر شوخی می گردد.

دلسوزانه عرض می کنیم که شاید بهتر باشد جناب مطهری مدتی فتیله را پایین بکشد و صرفا روی مسائل فنی تمرکز کند. بعدتر که آب ها از آسیاب افتاد، او دوباره می تواند ادبیات مورد علاقه اش را به کار ببرد.

همشهری