رویدادهای خبرساز موسیقی 97 در پنج پرده، جنجال های بی انتها
به گزارش وبلاگ بهروز، خبرنگاران -گروه هنر-علیرضا سعیدی: فعالیت هنرمندان و گروه های مختلف موسیقی طی سال 97 همچون سال های گذشته در شرایطی انجام گرفت که حوزه موسیقی نیز به مانند سایر حوزه های هنر از گزند حاشیه و جنجال دور نماند و این چهره و رویدادهای مختلف هنری در این عرصه بودند که سال تقریباً پرمشغله ای را برای فعالان این عرصه رقم زدند.
این در حالی است که طبق تازه ترین آمار منتشرشده از سوی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اینکه فراوری آلبوم ها روند نزولی خود را طی نموده اما این اجراهای صحنه ای بودند که با رشد و پیدایش گروه ها و خوانندگان جدید نسبت به سال های قبل تر افزایش پیدا نموده و با وجود شرایط اقتصادی نامطلوبی که حاکم بر کشور است، درآمدهای تقریباً خوبی را نصیب صاحبان آثار پرمخاطب کردند. کما اینکه در این مجال بودند تهیه نمایندگان، هنرمندان و ناشرانی که به دلیل نوع فراوری آثارشان که عمدتاً روی خط موسیقی پاپیولار نیست، ضررهای فراوانی را در نظام اقتصادی موسیقی کشور متحمل شدند اما بازهم از حرکت نایستادند و شرایطی را رقم زدند که پیکره نحیف موسیقی استاندارد در ایران همچنان به راه خود ادامه دهد.
گزارش پیش رو نگاهی اجاقتصادی به خبرسازترین رویدادهای موسیقی ایران در سال 97 است که در زمان وقوع، ایجادنماینده جریاناتی بودند که تا مدتی رسانه ها و مخاطبان پیگیر موسیقی را تحت تأثیر خود قرار دادند.
پرده اول؛ ارکسترهای دولتی در جام جهانی فوتبال
اواخر خرداد ماه سال 97 بود که مجموعه ترکیبی از ارکستر سمفونیک تهران به رهبری و مدیریت هنری شهرداد روحانی و ارکستر ملی ایران به مدیریت هنری و رهبری فریدون شهبازیان پیرو امضای تفاهم نامه ای که اسفندماه سال 96 بین مدیریت بنیاد فرهنگی هنری رودکی و کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو انجام شده بود راهی کشور روسیه برای برگزاری چند کنسرت در شهرهای مختلف این کشور شدند.
این در حالی بود که برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی، تبادل استاد و هنرجوی موسیقی، برگزاری کنسرت و فراوری و اجرای مشترک موسیقی از جمله دیگر بندهای این تفاهم نامه بود. این تفاهم نامه در چارچوب چهاردهمین اجلاس کمیسیون مشترک همکاری های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، در شهر مسکو به امضا رسید.
این سفر پرحاشیه که پیرامون نحوه اعزام هنرمندان، هزینه های انجام گرفته توسط اسپانسر و مواردی دیگر با اظهارنظرهای متفاوتی همراه شد، در شرایطی صورت گرفت که تیم ملی فوتبال کشورمان نیز برای حضور در مسابقات جام جهانی فوتبال روسیه در این کشور حضور داشت. همین موضوع نیز بهانه ای شد تا قبل از عزیمت ارکسترهای ایرانی به روسیه برنامه ریزی هایی نیز برای ساخت چند اثر موسیقایی با موضوع جام جهانی انجام پذیرد. بر همین اساس روز دوشنبه 27 فروردین مدیران بنیاد رودکی و فدراسیون فوتبال ایران درباره ساخت سرود تیم ملی فوتبال در جام جهانی 2018 روسیه تفاهم نامه ای را امضا نموده و سالار عقیلی و علیرضا قربانی را به عنوان خوانندگان این قطعات معرفی کردند.
اما علیرضا قربانی چند روز بعد از اعلام نامش به عنوان خواننده سرود تیم ملی در جام جهانی با ارسال متنی به رسانه ها کناره گیری خود از این پروژه را اظهار داشت و در بخشی از آن گفت: طی این روزها و با تعمق و دقت بیشتر به این نتیجه نزدیک تر شدم که جنس و محتوای موسیقی که من در طی حدود 22 سال فعالیت و کوشش حرفه ای در آن رشد و پرورش یافته ام و هویت و اصالت هنری مهمترین رکن آن است، ممکن است با نتیجه و خروجی که عزیزان دست اندرکار و سفارش دهنده اثر از آن توقع دارند و به حق هم بایستی حاصل گردد، ناهمگون و ناهماهنگ باشد و از این رو نتوانم خواسته خیل عظیم مخاطبان و علاقه مندان گرانقدر این رویداد مهم ورزشی و بین المللی را مرتفع سازم.
حاشیه های مربوط به حضور ارکسترها در روسیه با کناره گیری علیرضا قربانی از پروژه ساخت سرود تیم ملی انتها نیافت و حین حضور ماجرای ارکسترها در روسیه و حتی بعد از انتها مسابقات جام جهانی فوتبال بود که پیرامون نحوه انتخاب نوازندگان منتخب در روسیه، کیفیت محتوایی و فنی سرود تیم ملی فوتبال به آهنگسازی بابک زرین و خوانندگی سالار عقیلی و عدم کارایی آن در آستانه بازی های تیم ملی فوتبال کشورمان با رقیبان، نحوه و میزان پرداخت دستمزدها به خالقان این اثر، میزان مشارکت معنوی و مادی فدراسیون فوتبال در اجرای این برنامه ها، کیفیت آثار ارائه شده در اجراهای زنده ارکسترها، نحوه انتخاب نمایندگان رسانه ها برای اعزام به جام جهانی و موارد دیگر صحبت های متعددی به میان آمد که هرکدام باعث بروز حاشیه های فراوانی برای این سفر شد که از آن می توان به یکی رویدادهای خبرساز موسیقی در سال 97 نام برد.
مجموعه منتخب ارکسترها پنجشنبه 24 خرداد در سن پترزبورگ، روز یکشنبه 27 خرداد ماه در سالن مسکو و روز سه شنبه 29 خرداد ماه در سالن شهر کازان برنامه هایی را اجرا کردند.
پرده دوم؛ کنسرت خیابانی و شروع یک قصه پرغصه
همایون شجریان یکی از باهوش ترین و باسیاست ترین هنرمندان عرصه موسیقی است که علاوه بر توانایی های هنری خود در عرصه خوانندگی بعضی اوقات کارهایی را انجام می دهد که نشان از درایت و خوش فکری ذاتی اش با اتکا به مشاوره های دوستان و یارانش دارد. او گرچه ظاهری آرام و خونسرد را از خود به جامعه مخاطبان خود معرفی نموده اما با انتخاب هوشمندانه جهت حرفه ای خود در عرصه هنر، گاهی اوقات کارهای از قبل برنامه ریزی شده ای را انجام می دهد که در بعضی موارد یک شهر را به هم می ریزد. ایده برگزاری کنسرت های خیابانی هم یکی از همان هوشمندی های همایون شجریان بود که چند روز پس از لغو کنسرت نمایش سی در اواخر تیر سال 97 به بهانه مسائل معیشتی مردم در صفحه شخصی اش منتشر و فضایی را ایجاد کرد که همچنان نیز با اما و اگرهای فراوانی روبروست.
در متن منسوب به همایون شجریان آمده بود: عزیزان در این ایام که چون سیاوش در گذر آتش هستیم نمی دانم چه کنیم تا حالمان کمی به گردد. چنانچه مشکل مجوز نباشد سراپا در خدمتم تا بدون هیچ انتفاعی کنسرت خیابانی گسترده برای شما عزیزان اجرا کنم. شاید دلمان در کنار یکدیگر آرام بگیرد. دوستان مهربانم، در پاسخ به پیگیری شما عزیزان به اطلاعتان می رسانم اجرای کنسرت ایران من در سال گذشته (96) که نیت نموده بودیم به قسمتی از درد و رنج زلزله زدگان کرمانشاه بپردازیم، چنین مقرر شد که با نظارت و همت دوست گرامی مجموعه چهارصد یخچال و کولر تهیه و به خانواده های مصیبت دیده اهدا گردد. باشد که این ناقابل مقبول درگاه معشوق قرار گیرد. سلامت و برقرار باشید.
همین متن کوتاه از مرد دور از رسانه و مصاحبه موسیقی ایران که به زعم نگارنده با طراحی قبلی انجام گرفت، کافی بود که شرایط ویژه ای برای موسیقی ایران رقم خورده و فضا به گونه ای راهنمایی گردد که موضوع موسیقی خیابانی و اجرای زنده آن تبدیل به موضوع روز جامعه موسیقی گردد. کما اینکه در همین اثنا هنرمندان و کارشناسان متعدد در گفتگوهای مختلف رسانه ای که به شکلی جالب توجه نسبت به این موضوع واکنش و حساسیت نشان داده بودند، به بیان نظرات منفی و مثبت خود پیرامون این پدیده پرداختند.
البته بعضی ها هم بر این باور بودند که شجریان به جای لغو برنامه در واکنش به فشار اقتصادی بر مردم، می توانست کنسرت رایگان برگزار کند. حتی بعضی ها هم از این اقدام به چه در آن موقع و چه در شرایط فعلی آن را حرکتی تبلیغاتی می پندارند که هنرمندان از آن به عنوان پرزنت خود استفاده می نمایند زیرا شرایط فنی تالارهای فضای باز اصلاً در شرایطی نیست که هنرمند بخواهد در آن کنسرت برگزار کند.
جالب تر اینکه چند روز پس از اعلام آمادگی همایون شجریان برای برگزاری کنسرت خیابانی در یک فضای مجازی مطرح شد، جلسه ای هم با حضور این هنرمند و مدیران شهرداری تهران برای آنالیز امکان برگزاری این کنسرت تشکیل شد.
همایون شجریان با اشاره به دلیل درخواست خود برای برگزاری کنسرت خیابانی گفت: سه سال پیش برای کسانی که تا بحال امکان دیدن کنسرت نداشته اند و اغلب در نقاط کم امکانات شهرها زندگی می نمایند درخواست اجرای کنسرت خیابانی دادم که به دلایلی برگزاری آن میسر نشد. دغدغه برگزاری این کنسرت تا به امروز با من ماند. امروز به دلیل دیگری که می دانید این دغدغه مطرح شد؛ البته به هر حال صورت مسأله، یعنی مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، سر جای خودش هست. این مسائل تا حل نگردد نارضایتیِ جامعه پابرجاست، اما یک رویداد هنری می تواند به همدلی و انرژی مان یاری کند. من سال هاست که در برگزاری کنسرت تجربه کسب نموده ام، چه زمانی که در رکاب پدر بودم و چه حالا که کنسرت های مستقل خود را در ایران یا خارج از کشور برگزار می کنم. به همین دلیل می دانم که شرایط کار و برگزاری چگونه است. بنابر این درک می کنم که مهم ترین اقدام در ساز و کار برگزاری کنسرت خیابانی با جمعیت گسترده برقراری امنیت، آسایش و راحتی عبور و مرور مردم باشد، که از دیدگاه اینجانب با یک همکاری چند جانبه و همدلانه کاملاً قابل انجام است.
تصمیم شجریان با استقبال خانه موسیقی، شورای شهر و شهرداری تهران روبرو شد. دفتر موسیقی وزارت ارشاد نیز با انتشار متنی، تاکید نمود که برای صدور سریع مجوز کنسرت های رایگان در حمایت از مردم همکاری می نماید. پس از این خبر، سیروان خسروی، حمید هیراد، فرزاد فرزین هم آمادگی خود را برای اجرای این نوع کنسرت اظهار داشتند. اما بازهم ماجرا ادامه پیدا کرد تا اینکه نه خبری از کنسرت خیابانی همایون شجریان شد و نه دیگر خوانندگان پاپ خبری از اجرایی شدن این پروژه با تاریخ دقیق کنسرتشان اظهار داشتند.
برگزاری کنسرت خیابانی دربرگیرنده چالش های مهمی بود که تنها مجوزهای وزارت ارشاد نمی توانست راه را برای برگزاری برنامه ها باز کند. زیرا علاوه بر این مجموعه های دیگر چون نیروی انتظامی و شورای تأمین نیز هستند که برپایی این برنامه ها باید با موافقت این دو نهاد نیز صورت می پذیرفت. البته دفتر موسیقی وزارت ارشاد سه شرط را برای برگزاری کنسرت اعلام نموده بود که از آن جمله می توان به تقاضای مدیر سالن یا مکان برگزاری، اعلام آمادگی سرپرست گروه و عنوان قطعات و سپس ارائه محتوای موسیقایی آثار قابل اجرا در کنسرت اشاره نمود. پس از این اعلام نیز گفته شد که محتوای کنسرت از سوی همایون شجریان به دفتر موسیقی اعلام شد. حتی ابوالفضل رفیع، مدیر فرهنگی معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران هم در نامه به دفتر موسیقی نوشت: در صورت صدور مجوز برگزاری کنسرت درخواستی آقای همایون شجریان و انجام هماهنگی های لازم با مراجع قانونی ازجمله نیروی انتظامی و شورای تأمین استان توسط آن اداره کل محترم، اقدامات و هماهنگی لازم جهت برگزاری کنسرت مذکور در بوستان ولایت توسط این اداره کل انجام خواهد شد
به هر ترتیب قصه پرغصه برگزاری کنسرت های خیابانی که توپ آن توسط همایون شجریان به آسمان پرت شد و هنوز هم بعد از هزاران چرخش به زمین نرسیده ادامه پیدا کرد و فضا آنچنان به شکل پیچیده و رمزآلودی رقم خورد که بدون کمترین روشنگری در این زمینه، تقریباً به فراموشی سپرده شد و تمام داوطلبان این طرح به سمت و سوی کارهای خودشان رفتند.
جالب آنکه همایون شجریان در نشست خبری آلبوم ایران من نیز در پاسخ به پرسش یکی از وبلاگ بهروز درباره حاشیه های بعد از اعلام آمادگی او برای برگزاری کنسرت خیابانی در تهران پاسخ داد: من خیلی متخصص برگزاری و نحوه مدیریت اجرایی کنسرت خیابانی نیستم. فقط این را می توانم بگویم که در این طرف آمادگی برای هرآنچه ضروری است که از طرف یک گروه هنری شکل بگیرد، آماده اجراست. پس می ماند آن طرف که یک تیم اجرایی قوی بتواند از پس جمعیت انبوه برگزاری کنسرت خیابانی بربیاید و درباره نحوه صدور مجوز و مسائلی از این دست اقدامات لازم را انجام دهد. ما در این زمینه منتظر پاسخ نهایی مبنی بر نحوه توافق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران هستیم که بتوانیم در این زمینه برنامه ریزی لازم را انجام دهیم. من همیشه در زندگی ام صادق بوده و هستم و هیچ وقت هم حرکتی را انجام ندادم که جور دیگری به آن نگاه گردد و یا پشت ماجرا مساله دیگری نهفته باشد. من درباره پیشنهاد برگزاری کنسرت خیابانی آنچه را از دستم برمی آید اظهار داشتم. اصلاً هم نگفتم می روم وسط خیابان و خودم را می کشم. من فکر می کردم که این پیشنهاد کاری شدنی است پس تصمیم گرفتم آن را انجام دهم. ضمن اینکه مردم در صورت برگزار نشدن چنین پیشنهادی دلخور نمی شوند زیرا همه می دانیم مهیا کردن یک کنسرت خیابانی کار بسیار سختی است اما با درایت و مدیریت در بعضی موارد می تواند به درست ترین شکل ممکن که هزینه ای هم برای مدیران اجرایی ندارد، برگزار گردد.
داستان پر پیچ و خم کنسرت های خیابانی در ایران هنوز انتها نیافته و اگرچه تعدادی دیگری از هنرمندان مطرح همچون محمد معتمدی که او نیز از مدت ها پیش اندیشه برگزاری کنسرت در فضای باز را داشت، پیروز به برگزاری یک کنسرت پر از حاشیه در بوستان آب و آتش تهران شدند. اما گویا این ایده هنوز کلاف های سردرگمی دارد که حالا حالاها نمی توان برای آن جهت روشنی را تصور کرد.
پرده سوم؛ خارجی های حاشیه ساز
حضور تعدادی از نوازندگان و گروه های مطرح خارجی برای برگزاری کنسرت در ایران یکی از همان فعالیت هایی است که بنا به اقتضائات و استراتژی های مختلفی که معمولاً هم کسی از پشت پرده ها و لابیرنت های آن سر در نمی آورد، تبدیل به یکی حاشیه های مهم موسیقی طی سال های اخیر شده است. موضوعی که فارغ از کیفیت، نقد و کارشناسی اجراهای زنده، میزان محبوبیت در رویدادهای جهانی نسبت به دوره های قبلی فعالیت هنرمندان دعوت شده، میزان دستمزدها و مسائلی از این دست همیشه محل جر و بحث فعالان این عرصه بوده است.
گرچه از یک منظر حضور خوانندگان و گروه های معتبر خارجی می تواند با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور اتفاق قابل تأمل و ارزشمندی باشد، اما آنچه در این میان می تواند بسیار مورد کنکاش و مطالعات پژوهشی دقیقی قرار گیرد توجه به میزبان تأثیرات بلند مدت حضور این گروه ها و هنرمندان در جریان فعالیت های موسیقایی کشور است که متأسفانه در این زمینه هنوز نتوانستیم به نقطه روشن و قابل اتکایی دست پیدا کنیم تا بتوان بر اساس این روش های مطالعاتی نسبت به مدیریت و برنامه ریزی دراین حوزه به قضاوت درستی رسید.
به هر ترتیب سال 97 یکی از مهم ترین و شاید پررنگ ترین سال ها در زمینه حوزه حضور خوانندگان و هنرمندان جهانی حوزه موسیقی بود که می توان از آن به عنوان اتفاقاتی مهم و البته حاشیه ساز در عرصه موسیقی اشاره نمود. به هر ترتیب گردش اقتصادی فراوان، حاشیه های قبل و بعد حضور و بعضاً اتفاقاتی که در همین کنسرت ها افتاد جریاناتی نیستند که بتوان ساده از این رویدادها عبور کرد.
فراوری چند قطعه موسیقایی با همراهی گروه شیلر به سرپرستی کریستوفرون دیلن پس از برگزاری کنسرت های سال 96، حضور لودویکو اینائودی نوازنده شناخته شده پیانو برای برگزاری کنسرت در اردیبهشت ماه سال 97، برگزاری کنسرت پرحاشیه ریچاردکلایدرمن در خرداد و تیر ماه سال 97 که موضوع اجرای پلی بک بخشی از آثارش در کنسرت های تهران موجب اعتراض بسیاری از مخاطبان و کارشناسان موسیقی شد، برگزاری فستیوال سازهای زهی و زخمه ای با حضور هنرمندان مطرح و پیشرو موسیقی اروپا در فرهنگسرای نیاوران، لغو برگزاری دومین دور کنسرت های کیتارو در تهران به دلیل آنچه لغو صدور ویزا عنوان شد، حضور لئو روخاس از نوازندگان سرشناس فلوت و پن فلوت برای برگزاری کنسرت در برج میلاد تهران، حضور گروه ترکیه ای تکسیم در برج میلاد تهران، برگزاری کنسرت اولافرآرنالدز آهنگساز مطرح ایسلندی در تالار اندیشه حوزه هنری از جمله رویدادها و برنامه هایی بودند که در سال 97 با حضور هنرمندان مطرح و شناخته موسیقی در جهان برگزار گردید. البته این میزبانی ها هم هریک از حاشیه های ریز و درشت بسیار فراوانی برخوردار بود که رسانه ها در طول سال به آن پرداختند.
به طور حتم تعدادی از این رویدادها به ویژه برگزاری فستیوال سازهای و زخمه ای به مدیریت رامین صدیقی در فرهنگسرای نیاوران تهران و برپایی کنسر اولافرآرنالدز که در عرصه موسیقی جدی آوازه ای جهانی دارد، می توانند از اتفاقات مهم موسیقی ایران در سال 97 باشند، اما همان گونه که گفته شد چنین حضوری به مدد انگیزه ها و اعتبارات اقتصادی و معنوی شخصی گفته و ناگفته ای انجام شده که دولت به دلیل بعضی محدودیت ها و البته شرایط اقتصادی در آن تقریباً نقش صادرنماینده مجوز را داشته چرا که آوردگاه بین المللی چون جشنواره موسیقی فجر به غیر از مواردی انگشت شمار نشان داده که رویدادهای مرتبط با دولت نمی تواند محل مناسبی برای تماشای یک کنسرت جهانی در استانداردهای جهانی باشد که از آن بتوان به عنوان یک اتفاق مهم در طول سال قلمداد کرد.
پرده چهارم؛ فجر، باربد، آئین نامه و دیگران
اساساً برگزاری جشنواره موسیقی فجر به عنوان بزرگ ترین و گسترده ترین رویداد موسیقایی کشور به خودی خود می تواند یکی از جریان های مهم هنری کشور در طول فعالیت های یک ساله هنرمندانش باشد. اگر چه این رویداد طی سال های اخیر به اقتضای حضور مدیران مختلف در رأس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت این مجموعه و دفتر موسیقی دستخوش دگرگونی ها و تغییرات بسیاری شده و هیچ گاه نمی توان تصویر تعیین و مستمری را منعکس کرد. اما این رویداد که هر ساله به بهانه جشن های سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی میزبان علاقه مندان و هنرمندان موسیقی است قطعاً یکی از مهم ترین و خبرسازترین اتفاقاتی است که می توانیم در طول یک سال به آن توجه ویژه ای داشته باشیم.
سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در حالی بین روزهای 24 تا 30 بهمن ماه سال 97 میزبان شرکت نمایندگان و مخاطبان بود که این رویداد به نوعی اولین رویداد مهم موسیقی زیر مجموعه دولت با مدیریت علی ترابی مدیرکل کم حاشیه اما بسیار محتاط دفتر موسیقی وزارت ارشاد بود که در فضایی عجیب و پر از پرسش شاهین فرهت هنرمند پرآوازه موسیقی کلاسیک کشورمان را به عنوان دبیر هنری اش انتخاب کرد.
این دوره از جشنواره از آن جهت می تواند به عنوان یکی از رویدادهای مهم سال 97 فارغ از عنوان لقب بگیرد که این دوره برای اولین بار با آئین نامه ای تعیین توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار گردید. آئین نامه ای که پس از مدت ها حاشیه و بحث و جدل انتها روز دوم تیرماه سال 97 با امضای سیدعباس صالحی وزیر ارشاد امضا و جزئیات آن توسط دفتر موسیقی این وزارت خانه به وسیله رسانه ها به اهالی موسیقی اعلام شد. طبق اعلام دفتر موسیقی این آئین نامه با نظر کارشناسان و هنرمندان موسیقی و کارشناسان حقوقی تدوین شده بود.
با انتشار آئین نامه برگزاری جشنواره موسیقی فجر بود که فضای جدیدی پیش روی نحوه برپایی این رویداد دولتی نهاده شد و دست اندرکاران این رویداد که گویا هیچ تمایلی برای ادامه راه دوره های گذشته به ویژه دو دوره قبلی که حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی دبیری آن را عهده دار بود، نداشتند، تصمیم گرفتند سیاست های دیگری را برای برگزاری آن اعمال نمایند. به ویژه اینکه در این مجال عده ای از منتقدان سرسخت دوره های سی و دوم و سی و سوم جشنواره هم نقش مؤثری در حوزه های مختلف سیاست گذاری و اجرایی به عهده گرفته بودند و تمایل داشتند جریان قالب دو دوره قبلی به طور کامل از سیاست های دوره سی و چهارم حذف گردد. نمونه شاخص این چرخش سیاست و نگرش هم حذف تنها جایزه دولتی موسیقی به نام جایزه باربد بود که در دو دوره پیشین برای انتخاب برترین های موسیقی در طول سال طراحی شده بود و با وجود اینکه در دوره اول اجرایی شدن آن به دلیل پاره ای از مسائل با حاشیه هایی هم روبرو شد، اما می رفت که به مانند جوایز اعطا شده دیگر رویدادهای ملی در حوزه های مختلف هنر تبدیل به جریانی مؤثر در نحوه قدردانی از هنرمندان فعال موسیقی باشد.
موضوع حذف جایزه باربد در شرایطی صورت گرفت که از یک سو منتقدان سرسخت برگزاری دوره های قبل تمایلی به حضور چنین جایزه ای نداشتند و از سوی دیگر علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی و رئیس جشنواره نیز به شدت مخالف حضور جایزه باربد در جشنواره بود. او بر این باور که چارچوب برگزاری جشنواره موسیقی فجر به گونه ای نیست که بتوان برای آن جایزه یا رتبه ای را طراحی کرد.
علی ترابی در اواخر اسفند ماه بود که پس از برگزاری جشنواره و جلسه نقد و آنالیز دوره سی و چهارم درباره غیررقابتی شدن جشنواره و حذف جایزه باربد وضیح داد: من انتظارم از دوستان موسیقی نویس این هست که موسیقی را با موسیقی مقایسه نموده و از مقایسه ان با دیگر جشنواره های فیلم و تئاتر پرهیز نمایند. حوزه موسیقی کاملاً اقتضائات خود را دارد. وقتی در جهانی موسیقی هیچ جایزه معتبری برای جشنواره ای وجود ندارد من خیلی تعجب می کنم که روی رقابتی شدن جشنواره تاکید می گردد. ضمن اینکه ما جشنواره موسیقی جوان را داریم که در آن با فرآیند یک رقابت استعدادها را معرفی می نماید. در جشنواره ای که بزرگان موسیقی وجود دارند مگر می توان ماجرا رقابتی کرد.
نحوه انتخاب شاهین فرهت به عنوان دبیر جشنواره و اجرای بسیاری از آثار این هنرمند در رپرتوار گروه های شرکت نماینده، حذف جایزه باربد، برگزاری اولین جشنواره موسیقی فجر با آئین نامه، حضور کمرنگ هنرمندان شناخته شده و پیشکسوت موسیقی در جریان برگزاری جشنواره، برگزاری جشنواره موسیقی فجردر چندین استان کشور، اعتراض تعدادی از آهنگسازان و خوانندگان نسبت به بعضی سیاست های دبیرخانه جشنواره از جمله اتفاقات مثبت ومنفی بود که در سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر انجام گرفت و حاشیه های متعددی را هم به ارمغان آورد.
پرده پنجم؛ درآمد کنسرت ها در خزانه!؟
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز چهارم اسفند ماه بود که در ادامه آنالیز بودجه 98 بند الحاقی 5 به تبصره 9 را به تصویب رساندند. این یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است ده درصد (10%) بهای بلیط اجراهای صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلانشهرها را أخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند.
گرچه این خبر مهم در لا به لای اخبار ریز و درشت ماه انتهای سال و شلوغی مجلس شورای اسلامی برای تصویب بودجه 98 به طور کامل گم شد، اما اتفاق مهمی بود که بدنه اقتصادی موسیقی ایران که طی سال های اخیر با چالش ها و بحران های متعددی روبرو بوده قطعاً در سال 98 تحت تأثیر این مصوبه مجلس شورای اسلامی قرار می گیرد. مصوبه ای که خبر آن در بهمن ماه سال 97 توسط علی اصغر کاراندیش مروستی معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام شد و به دلیل رویدادهای مهمی که موسیقی در بهمن ماه از سرمی گذراند از نظرها پنهان ماند.
کاراندیش درباره این مصوبه جنجالی گفت: به منظور ساماندهی فعالیت های فرهنگی و هنری، تعمیر، تجهیز و اداره مجتمع های فرهنگی و هنری شهرستان های غیر از مراکز استان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است 10درصد بهای بلیط اجراهای صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلان شهرها را اخذ و به حساب درآمد عمومی نزد خزانه داری کل کشور واریز کند. در این چارچوب مبلغ هزار و پانصد میلیارد ریال از درآمد حاصله از محل ردیف 053000 جدول شماره (9) این قانون به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختصاص می یابد.
معاون حقوقی، امور مجلس و استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اظهار امیدواری کرد: با تصویب نهایی این مصوبه مهم در صحن علنی مجلس، شاهد ساماندهی و توسعه فعالیت های حوزه فرهنگ و هنر در اقصی نقاط کشور باشیم و به حل مسائل این حوزه یاری کنیم. این مهم در سایه تمرکز زدایی، به کارگیری ظرفیت های تازه، سیاستگذاری های نوین فرهنگی- اجتماعی و بهره مندی از تخصیص هدفمند خدمات میسر می گردد.
اما کار به اینجا ختم نشد و چند روز پس از مصوبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی بود که مجمع صنفی فراورینمایندگان آثار شنیداری با انتشار بیانیه ای شدیداللحن و ادبیاتی تند که محتوای دربرگیرنده نکات جالب توجهی بود از پیشنهاد اخیر وزارت ارشاد جهت اختصاص 10 درصد مبلغ فروش کنسرت ها به فعالیت های فرهنگی انتقاد کردند. این در حالی است که خانه موسیقی ایران به عنوان یکی از نهادهای تأثیرگذار حوزه موسیقی تا آخرین روزهای انتها سال 97 هنوز پیرامون این تصمیم سیاست سکوت را اتخاذ نموده بود.
در روزهای انتهای سال 97 بود که انجمن صنفی هنرمندان موسیقی نیز با انتشار بیانیه ای مواضع انتقادی خود را نسبت به این اتفاق مهم اظهار داشتند.
به هر صورت مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر واریز ده درصد (10%) بهای بلیط اجراهای صحنه ای (کنسرت) در تهران و کلانشهرها به حساب درآمد عمومی، یکی از جنجالی ترین و پرحادثه ترین اتفاقات موسیقی در روزهای انتهای سال 97 بود که در صورت اجرایی شدن آن باید منتظر اتفاقات پرحاشیه فراوانی از جمله افزایش چند برابری بلیت کنسرت ها و مواردی از این دست بود.
منبع: خبرگزاری مهر